به گزارش گلستان ما ؛ در پی حواشی اخیر در استان گلستان که بنظر حقیر نگارنده منشا همه آنها و همه گسستهای اجتماعی سال 93 گرگان حسین صادقلو شهردار گرگان بوده است برخی جریانات سیاسی گرگان که به نوعی تفکر پان گرگانیسم را می توان از آن استشمام کرد شبنامه ای ایمیلی برای مخاطبان مجازی و سایتها و وبلاگ ها ارسال کرده اند .

این شبنامه ایمیلی خطاب به آیت الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان و امام جمعه گرگان نگاشته شده و طی آن شکواییه گروهی از مردم گرگان از استاندار گلستان به ایشان معروض داشته شده است .

در بخش هایی از این شبنامه می خوانیم :

** در هنگامه‌یی که استاندار گلستان ، بعنوان پرچم‌دار دولت تدبیر و امید در استان ، برخلاف تمامی وعده‌های بیان شده در جلسه معارفه خویش و برعکس توقعات علاقمندان از دولت ، ساختار اداری و اجرایی استان را عرصه سهم‌خواهی برای یاران خود دانسته‌اند ، در دولتی که عالی‌ترین مقام آن در استان ، با بیان جملاتی نظیر «آفتاب از شرق طلوع می کند» ، نیات نهانی همراهان خود را از حضور در دولت یازدهم عیان می‌سازد ؛ دوستداران توسعه این سرزمین ، صبورانه به امید ظهور آفتاب تدبیر ؛ از افق اندیشه‌های دولت آقای روحانی در استان مانده‌اند. اما دریغ ...

** مع الاسف از ابتدای شکل‌گیری استان ، مردم گرگان ، با وجود تلاش همیشگی برای ایجاد عدالت مکانی و قومی در استان ، همواره به اتهام‌های واهی نظیر «پان‌گرگانیسم» و ... مورد شماتت قرار گرفتند.

** متأسفانه ایشان (استاندار) عصبیت (تعصب) در تعریف ابن خلدون  را مشی کار خود قرار داده‌اند.

** در انتصاب مدیران میراث فرهنگی ، آب و فاضلاب شهری و روستایی ، حج و زیارت ، ثبت احوال ، منابع طبیعی و ... بسیاری سمت‌های ریز و درشت ،‌ استاندار ؛ بی محابا ؛ از انتصاب گزینه‌های اصلح ، به دلیل تعلق نداشتن به شرق استان ممانعت نمود. علاوه بر این ، سطح مداخله و معرفی گزینه‌های مورد اعتماد ، به سطوح پایین‌تر ، از معاون مدیر کل و رییس اداره و کارشناسان و ... حتی مدیران مدارس (از جمله در گرگان) رسیده است.

**در سمت‌هایی نیز که گزینه‌های مورد نظر ایشان به دلیل مقاومت‌های ملی پذیرفته نشد ، به انتقام انگار ، از پذیرش مدیر فعلی پرهیز نمود. (مدیران ورزش و جوانان ، هلال احمر ، بنیاد مسکن ،‌ غله و ... ماه‌ها پشت در اتاق ایشان منتظر تعیین وقت ملاقات مانده‌اند.)

** در ابتدای تشکیل دولت تدبیر و امید  حتی یکی از مقبول‌ترین چهره‌های گرگان ، هیجده هزار رأی مردم گرگان را وانهاد و به یاری ایشان شتافت تا به‌عنوان زیرمجموعه معاونی فعالیت نماید (معاون امور عمرانی) که سوال برانگیز‌ترین انتصاب استاندار از نظر تجربه و ویژگی‌ است. حال آن که این روزها فضای مجازی پر از زمزمه عزل ایشان است.عزلی که در صورت تحقق ، به درستی ، نمادی آشکار از عزل مردم گرگان ، مرکز استان گلستان ،‌ از نظام تصمیم‌گیری استان و بی اعتنایی به علائق آنان خواهد بود.

مسیر صادقلواستاندار گلستان درست است

این شبنامه ایمیلی در فضای مجازی درست زمانی پخش شد که بحث عزل عبدالرضا چراغعلی مدیر کل دفتر شهری و شوراهای استانداری گلستان بخاطر افشاگری نامه وزارت کشور به شورای شهر گرگان که مورد غضب استانداری قرار گرفته بود  تا جایی که وی به کمیته تخلفات استانداری معرفی شده بود ، مطرح شد.

این موارد نشان می دهد خط اختلاف مرکز استان با مجموعه استانداری همچنان پابرجاست و برخی جریانات سیاسی گرگان بواقع از سهمی که از مدیریت ها به آنها رسیده واقعا ناراحتند .

در این بین می توان این تحلیل را داشت که صادقلوی ثانی به نوعی باعث تقسیم انرژی افراطیون و سیاسیون گرگانی  و سپر بلای صادقلوی اول شده تا توان تهاجم افراطیون را دفع کند چه اینکه تاکنون در این کار موفق بوده و توانسته علاوه بر رضایت حداکثری مردم ، تشکل ها و نهادهای مدنی اجتماعی سیاسی شهر گرگان را دچار یک گسست کند و آنها را از قالب یک مدافع تمام عیار متعصب به گرگان به روش قانونمند، منطقی و عامه فهم "همه جای ایران سرای من است" سوق دهد .

اما مروری به عملکرد انتصابات استانداری گلستان در بحث سیاست نشان می دهد که وی اگر چه کمی تعصب شرق استانی را لحاظ کرده است اما در عمل این ناراحتی افراطیون نشان می دهد که باید به صادقلو حق داد چرا که همین افراد که ادعای فراموش شدن خود را دارند ، در سالهای 76 تا 82 مخصوصا سالهای 80 تا 82 در گرگان سمتهای ارشد استان را داشتند اما برای شهر گرگان چه کردند ؟

سابقه فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی این گروه نشان می دهد که با روی کار آمدن آنها هزینه های زیادی را باید متوجه نظام دانست ؛ چه اینکه مواجهه با تفکر ارزشی و دفاع مقدس و توجه افراطی  به بافت تاریخی و گذشته ناموهوم خاک پرستی و از طرفی ترویج موسیقی پاپ در قالب کنسرت و توهین های مطبوعاتی ؛ تهیه بیانیه و امضا علیه انتخابات مجلس هفتم در گرگان و ... را باید نتیجه تفکر این گروه دانست .

اینجاست که متوجه می شویم وقتی یک گروه تندرو و افراطی از استاندار گلستان بخاطر ندادن سهم آنها انتقاد می کند ، ایشان بواقع درست عمل کرده و به قولی ترکش ، همان جایی افتاده که صدا کرده است .در واقع اینگونه افراد که انتخابات نظام جمهوری اسلامی که مظهر جمهوریت و مشارکت مردمی است را بخاطر رد صلاحیت چند مهره معلوم الحال فرمایشی می خوانند چه سهمی از انقلاب دارند؟

مردم گرگان تشنه خدمت هستند و مهم نیست چه کسی این خدمت را برایشان انجام می دهد اما متاسفانه برخی افراد نمی خواهند خادمان این ملت خارج از دیوارهای شهر گرگان به مردمان این شهر خدمت کنند چه اینکه کارشکنی در کار صادقلو شهردار گرگان نیز از همین منظر قابل ارزیابی است .

اینقدر این موضوع بومی بودن و گرگانی بودن برای این گروه مهم است که حاضرند 4 میلیارد پول بیت المال که از عوارض مردمی و جیب مردم حاصل می شود را به پیمانکاربومی بدهند که مثلا بگویند این زیرگذر را پیمانکار بومی ساخت ، این چه منطقی برای دفاع از مردم و شهر است ؟

حال که در آستانه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هستیم و برخی از این تندرو ها این دوره انتخابات مجلس را آخرین نقطه بقا و حیات سیاسی خود می دانند و برخی افراد که بخاطر عضویت وزارت کشوری از انصراف جای مانده اند ، موج جدیدی از فشارها  بر روی استاندار گلستان ایجاد کرده اند .

همچنین با انتصاب خاکی به عنوان فرماندار گرگان که از یادگاران هشت سال دفاع مقدس ؛ فردی که همرزم شهید مظلوم حاج حسین بصیر بوده و خاک و خون و باروت را با بینی اش لمس کرده ، دیگر امیدی برای افراطیون نمانده که جز با فشارهای سیاسی بخواهند برای حیات خود زمان بخرند .

در هر حال استاندار گلستان علیرغم برخی انتخاب های نادرست در مدیران، مسیر درستی را انتخاب کرده و نباید معدود گروهها و جریانات سیاسی مرکز استان رای مردم را بنام اصلاح طلبان و نهایتا بنام خودشان مصادره کنند . مردم به روحانی رای دادند تا فضا برای کار بهتر و خدمت بیشتر فراهم گردد و اگر قرار باشد این گروه هم به فکر هم حزبی و منافع شخصی خود باشند خیلی زود به آرای باطله خواهند پیوست.

ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که گلستان فقط گرگان نیست و نقاط محروم زیادی در اقصی نقاط این منطقه مخصوصا ترکمن صحرا وجود دارد که تشنه خدمت وسازندگی هستند پس بیاییم در سالی که مقام معظم رهبری بنام همدلی و همزبانی دولت و ملت نام نهاده با همدیگر مهربانتر باشیم و به قول شهید بهشتی که ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت.

عماد   محمد رضا پور